یاد و رسم زندگی ..

افراد ساکت -حقیقتا- پر سر و صدا ترین افکار را دارند ..

یاد و رسم زندگی ..

افراد ساکت -حقیقتا- پر سر و صدا ترین افکار را دارند ..

۶ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

امروز بعد از یک هفته بسیار خسته کننده، تصمیم گرفتم برای برطرف شدن خستگی فیلمی که کلی حرف داشت رو ببینم. فیلم " تنهای تنهای تنها " که از حق نگذریم فوق العاده بود، کلی حرف برای گفتن داشت، علی رغم اینکه حتی یک بازیگر نام آشنا هم نداشت اما خیلی خوب مخاطب رو جذب می کرد و به فکر می برد. موضوع فیلم به حدی گیرا بود که نقدی که براش کرده بودن، لحظه دیدن فیلم اصلن به چشم نمیومد و هنر کارگردان هم همین بود برخلاف نقدهایی که شده بود!

موفقیت ظریف رو تو نشست اخیر اونقدری درک نکرده بودم...

نمی دونستم باید خوشحال باشم یا نه....

ولی نامه ای که رنجرو به رئیس جمهور کشورهای دیگه نوشته بود منو بشدت به فکر برد.

الان می فهمم که ظریف چه کار تاریخی ای کرد برای کشورمون!

دوست داشتم یکی میومد و بدون اینکه سرزنشم کنه تمام اون حرفهای قلنبه ای که رنجرو از معلمشون خواست بپرسه ولی به جوابی نرسید رو برام بگه. ناراحتم از اینکه انقدر از دنیای اطرافم پرت بودم ولی از هرکسی که می خوام بپرسم به چشم یه بچه هم سن و سال رنجرو بهم نگاه می کنه و می گه تو توی دنیای خودت باشی بهتره، مثل آقای معلم میگه که فقط سرم به درسم باشه.....

برای چی؟درس می خونیم برای چی؟

می خونیم که زندگی کنیم، می خونیم که بتونیم برای امثال رنجرو کاری بکنیم، مگه واسه این کارا نباید با این حرفایی که رنجرو می خواست بدونه آشنا بود؟

اینکه فقط هی درس بخونیم و یه معدل بالا هم بگیریم و ذره ای هم از اطرافمون خبر نداشته باشیم، به چه دردی می خوریم؟

دلم یه فضایی می خواد توی دانشگاه به دور از هر جهت گیری سیاسی که خیلی آروم و به دور از حاشیه بچه ها رو با این چیزا آشنا کنه، کار فرهنگی بکنه به دور از جهت گیری هایی که بسیج و انجمن دارن...

خلاصه اینکه این فیلم ارزش 10-15 بار دیدن رو داره...  

 

هیچ چیزی بدتر از بی خبری نیست..

بی خبری از آینده ای که در انتظار هست...

به جرئت می گم یکی از بدترین حالاتی هست که برای کسی پیش میاد...

درسته این بیت حافظ که میگه : " تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی، خدا بکند "

قبولش دارم، درکش می کنم، می دونم اگه به خدا بسپرم واسم بهترینشو رقم می زنه...

اما مگه فقط به این تموم میشه که بگیم خب خدا رو شکر سپردم به خودش و خوبه آخرش!

مگه نگرانی و چشم انتظاری واسه دیدن اون آینده خوب با دونستن خوب یا بد بودنش حل میشه؟!

نمی شه...حل نمی شه....فکرم کمی آروم می گیره با سپردنش اما تو دلم همچنان آشوبه!!

میخوام بیشتر بدونم از آخرش، میخوام بدونم خوبی که برام می خواد با خوبی که من دلم می خواد چقدر فاصله داره؟

هردفعه اومدم یه ذره سرک بکشم اجازه اش رو نداد!

تا کی بی خبری؟؟

بی خبری از اطرافیانت، از سرنوشت کسانی که برات ارزش دارن یه طرف، این بی خبری از آینده هم یه طرف!!

درد داره واقعا!!

 

 

همه ی این روزها فقط یک روزند...


تکه تکه 

در میان شبی "بی پایان..."


کاردستی

روزهایی که هیچی حالم رو خوب نمی کنه...
تحلیل یه موضوع قشنگ با یه دوست خوب...
درست کردن کاردستی های هنری...
خوندن کتاب های ارزشمند...
نه هیچکدوم حالم رو خوب نمی کنن،هیچکدوم!
بعد از امتحان کنترل می رم سینما فیلم ببینم که شاید بهتر بشم اما با یه تئوری روبرو می شم ،
"همه چیز در عین زیبایی باید نابود بشه"
حال این روزام میگه بد نمیگه...باورش کن....
حال این روزام میگه آینده ی قشنگی که دنبالش بودی داره ازت دور می شه..باورش کن...
چه خوب می شد اگه روزا زود شب می شد..شبها زود روز...
ولی یه صدای خیلی ضعیف خیلی خیلی ضعیف می گه نه باورش نکن! این فقط تئوری یه روانشناس دیوونه ست...همین!
ولی صداش ضعیفه خیلی ضعیف!!

عشق یعنی پویش ناب دائمی. به سراغ خستگان روح نمی آید....


نادر ابراهیمی

وهم مه، سراسر روزمان را شب خواهد کرد، و در شب مه آلود ، ستاره هایمان را نخواهیم دید...


  نادر ابراهیمی