یاد و رسم زندگی ..

افراد ساکت -حقیقتا- پر سر و صدا ترین افکار را دارند ..

یاد و رسم زندگی ..

افراد ساکت -حقیقتا- پر سر و صدا ترین افکار را دارند ..

بی خبری...

دوشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۲، ۰۹:۰۲ ب.ظ

هیچ چیزی بدتر از بی خبری نیست..

بی خبری از آینده ای که در انتظار هست...

به جرئت می گم یکی از بدترین حالاتی هست که برای کسی پیش میاد...

درسته این بیت حافظ که میگه : " تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی، خدا بکند "

قبولش دارم، درکش می کنم، می دونم اگه به خدا بسپرم واسم بهترینشو رقم می زنه...

اما مگه فقط به این تموم میشه که بگیم خب خدا رو شکر سپردم به خودش و خوبه آخرش!

مگه نگرانی و چشم انتظاری واسه دیدن اون آینده خوب با دونستن خوب یا بد بودنش حل میشه؟!

نمی شه...حل نمی شه....فکرم کمی آروم می گیره با سپردنش اما تو دلم همچنان آشوبه!!

میخوام بیشتر بدونم از آخرش، میخوام بدونم خوبی که برام می خواد با خوبی که من دلم می خواد چقدر فاصله داره؟

هردفعه اومدم یه ذره سرک بکشم اجازه اش رو نداد!

تا کی بی خبری؟؟

بی خبری از اطرافیانت، از سرنوشت کسانی که برات ارزش دارن یه طرف، این بی خبری از آینده هم یه طرف!!

درد داره واقعا!!

 

 

  • م.ح.

نظرات  (۳)

  • زهرا . ثـــــــــــ
  • صاحب خبری بیاید ،
    ما را بی خبر کند . _ بی خبر ٍ بی خبر _
    والله راضی ایم !
    پاسخ:
    زهرا جان فرق هست بین بی خبری ای که خودت انتخاب کرده باشی با اونی که واست انتخاب کرده باشه فرد دیگری!
    گنگی و توکل و حس و من و تو و یک سال و اندی دوستی یه نزدیک تر
    چه چیزای ما رو به هم نزدیک میکنه محیا
    میدونی به چی شک میکنم
    به اینکه من اون ادم خوبه ای که باید باشم نیستم
    نه؟ تو هم همین فکرو نداری؟
    خوب بسه دیگه
    خواستی آرمانی باشی . باش
    چرا راضی نیستی
    چرا احساس بی اعتمادی داری . به توکل . به آینده . به حس خودت به آینده ات....
    حس میکنم ضعف ایمانه منه محیا
    ضعفه ایمانه
    هههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههی.....
    پاسخ:
    می دونی، خصلت ما انسانها اینه که بینهایت طلبیم!
    هر چی خصلت خوب بدست می آریم میگیم کمه،
    باید بیشتر باشه،چرا کمه!
    به نظر من این ها کم نیستن،راهی که تو پیش گرفتی کمتر کسی تن بهش میده،
    همت می خواد که این اصن کم نیست،آره کافی نیست!
    ولی باید از این موضوع، از این پیگیری ها راضی بود و این رضایت و گذاشت استارت و روحیه ای واسه 
    پیگیری های بعدی...
    ولی این شکایت از بی خبری گله نیست، غر زدن ه...بعضی غرها هیچجا خریدار نداره جز پیش خودش.
    اینو قبول دارم،ما پتانسیل بهتر از این شدن رو داریم ولی حقیقت اینه که تنبلی میکنیم و 
    ضعف ایمان اینجاست که میدونیم تنبلی میکنیم ولی پیگیر نمیشیم!

    پیگیریم...اگه نبودیم کلاس و بحث نمیرفتیم. اونم انواع کلاسا با مدل های مختلف
    یه جا خوندم کسی که مرشد نداشته باشه و پاشو بذاره تو این راها به جایی نمیرسه
    فکر کردم یه مدت به این موضوع ...
    نکنه این یکی دو سال که یه ذره چپ و راست شدیم و این جا و اون جا خوندیم و شنیدیم و مشتاق شدیم و حالا دم از دغدغه میزنیم به خاطر نداشتن اون مرشد جا میزنیم سر جامون؟
    یک چیز جدید میفهمی که از بچگی فکر میکردی مخالفش بوده و الان ...
    جا میزنیم یعنی؟
    اصلا منبع این حرف چیه محیا؟
    نکنه داریم درجا میزنیم؟
    پاسخ:
    روی صحبتم بیشتر با خودم بود.
    من خیلی تنبلی کردم .
    مرشد...بحث منم با مایده همین بود .
    ببین خیلی این حرفو تایید نمیکنم به طور مطلق.
    نه که کلن غلط باشه..درسته جایگاه مرشد تو این راه خیلی اهمیت داره،خیلی حس میشه ولی اینطور نیست که بحث بدون اون به جایی نرسه اصن.
    میرسه ..به جایی میرسه هرچند کامل نه ولی نباید این بحثها رو به تعویق انداخت تا مرشدش پیدا شه.
    قبول دارما وجود مرشد سرعت میده به کار، گنگی و شکها رو زودتر برطرف میکنه ، جهت میده به کار ولی ترسم از اینه که با فکر به این جمله بهانه بدیم دست تنبلی...
    همین!
    گفتم میخوام خودم قران و ترجمه اش رو بخونم واسه همینه.
    هیچ منبعی موثق تر از قران نیست فعلن با اطلاعات من.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی