معرفت...چگونه؟
چند ماهی می شه که در رابطه با اسلام و شناخت اون حرفایی شنیدم که هیچکدوم شبیه شیوه من نیست...نه اینکه کلن نباشه، شاید تکمیلش کنه و من به طور جداگانه ازشون استفاده نمی کنم !
شنیدم یکسری مکتب هایی وجود دارند مثل مکتب عراق، مکتب اهل حدیث یا مدینه، مکتب فلسفی و مکتب تفکیکی و چندتای دیگه که اسمشون یادم نیست.
خیلی دقیق نمی دونم هرکدوم چیکار می کنن ولی یه سوال هایی تو ذهنم ایجاد کردن کلیتشون...
اینکه اصلن لزومی داره پیرو یکی از اینها باشیم حتما ؟ یا اینکه نمی شه من راه خودم رو برم و لزوما از طریق یکدوم از اینا جلو نرم؟ اگه اینکارو بکنم عقبم ؟ یعنی حتما شناخت باید از روی کلاس های خاصی صورت بگیره؟ ارتباط با خدا به شیوه من ، احساسی یا مرامی و رفاقتی و دلی کم نیست؟ مگه نمی شه تو شناخت اسلام از همه این مکاتب در حد معقول و سند دار و بدون سلیقه شخصی بهره برد؟ حتما باید یکی رو انتخاب کرد؟؟
شاید هرکدوم این ها به خودی خودشون حرفای خوبی هم بزنن و کتاب های خوبی هم داشته باشن، ولی من شیوه خودمو دوست دارم، دوست دارم اینطوری ادامه بدم. نمی خوام از خدا فقط به واسطه یکسری نوشته(که البته ارزشمند هم هستند) یه تصویر داشته باشم. می خوام حسش کنم، تو زندگیم لمسش کنم، ببینمش خودشو نه تصویرشو!
این سوالا یه شک خیلی خیلی ظریفی رو تو یه گوشه ی خیلی کوچیک از ذهنم جا دادنش. شک به اصل وجودش نه اصلن! شک به شیوه خودم...اینکه نکنه این رابطه با خدا که از طریق شیوه ساختگی خودم دارم، روزی بخواد کمرنگ بشه... اینکه نکنه من که هیچکدوم از این شیوه ها رو نخوندم، بیشتر در معرض لغزش باشم و خودم ندونم !
دوست دارم علاوه بر این شیوه، از هر کدوم از این مکاتب چیزی بخونم و یاد بگیرم ولی نمی خوام صرفا پیرو یکی باشم...
شاید هم هدف این مکتب ها هنوز برام روشن نشده که اینطوری فکر می کنم !
- ۹۲/۱۲/۰۷
اما بر حذر باشید از راهی غیر از طریق اهل بیت.