یاد و رسم زندگی ..

افراد ساکت -حقیقتا- پر سر و صدا ترین افکار را دارند ..

یاد و رسم زندگی ..

افراد ساکت -حقیقتا- پر سر و صدا ترین افکار را دارند ..

معرفت...چگونه؟

چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۸:۱۰ ب.ظ

چند ماهی می شه که در رابطه با اسلام و شناخت اون حرفایی شنیدم که هیچکدوم شبیه شیوه من نیست...نه اینکه کلن نباشه، شاید تکمیلش کنه و من به طور جداگانه ازشون استفاده نمی کنم !

شنیدم یکسری مکتب هایی وجود دارند مثل مکتب عراق، مکتب اهل حدیث یا مدینه، مکتب فلسفی و مکتب تفکیکی و چندتای دیگه که اسمشون یادم نیست.

خیلی دقیق نمی دونم هرکدوم چیکار می کنن ولی یه سوال هایی تو ذهنم ایجاد کردن کلیتشون...

اینکه اصلن لزومی داره پیرو یکی از اینها باشیم حتما ؟ یا اینکه نمی شه من راه خودم رو برم و لزوما از طریق یکدوم از اینا جلو نرم؟ اگه اینکارو بکنم عقبم ؟ یعنی حتما شناخت باید از روی کلاس های خاصی صورت بگیره؟ ارتباط با خدا به شیوه من ، احساسی یا مرامی و رفاقتی و دلی کم نیست؟ مگه نمی شه تو شناخت اسلام از همه این مکاتب در حد معقول و سند دار و بدون سلیقه شخصی بهره برد؟ حتما باید یکی رو انتخاب کرد؟؟

 شاید هرکدوم این ها به خودی خودشون حرفای خوبی هم بزنن و کتاب های خوبی هم داشته باشن، ولی من شیوه خودمو دوست دارم، دوست دارم اینطوری ادامه بدم. نمی خوام از خدا فقط به واسطه یکسری نوشته(که البته ارزشمند هم هستند) یه تصویر داشته باشم. می خوام حسش کنم، تو زندگیم لمسش کنم، ببینمش خودشو نه تصویرشو!

این سوالا یه شک خیلی خیلی ظریفی رو تو یه گوشه ی خیلی کوچیک از ذهنم جا دادنش. شک به اصل وجودش نه اصلن! شک به شیوه خودم...اینکه نکنه این رابطه با خدا که از طریق شیوه ساختگی خودم دارم، روزی بخواد کمرنگ بشه... اینکه نکنه من که هیچکدوم از این شیوه ها رو نخوندم، بیشتر در معرض لغزش باشم و خودم ندونم !

دوست دارم علاوه بر این شیوه، از هر کدوم از این مکاتب چیزی بخونم و یاد بگیرم ولی نمی خوام صرفا پیرو یکی باشم...

شاید هم هدف این مکتب ها هنوز برام روشن نشده که اینطوری فکر می کنم !

  • م.ح.

نظرات  (۱)

+ طلب المعارف من غیر طریقنا اهل البیت مساوق لانکارنا.
 - درخواست علوم از راهی غیر از ما اهل بیت، مساویست با انکار ما.

هر آنچه میخواهید بخوانید بخوانید، از فلسفه تا عرفان تا تصوف تا اخباری تا اصولی تا اخلاق گرایی تا شیعه تا سنی تا روشنفکر تا کلام تا فقه تا اسلام آمریکایی!
 اما بر حذر باشید از راهی غیر از طریق اهل بیت.
جدا عرض کردم.
پاسخ:
بله درسته، قطعا بهترین شیوه شیوه ای هست که اهل بیت گفتند و خود خدا...
من تفکیک این مکاتب رو دوست ندارم.اینکه بخوایم این شیوه های معرفتی رو از هم جدا بدونیم!
با اینکه به نظر من هر کدوم اینها یه سری حرفهای خوبی می زنن که اگه دسته بندیشون کنیم یه شیوه خوبی از کار درمیاد.
ولی جدا از این حرفها، من وقتی شنیدم یه همچین دسته بندی هایی وجود داره حس کردم این جداسازی ها ممکنه به شیوه من اسیب بزنه یا اینکه 
اون ارتباطی که من دوست دارم با خدا داشته باشم و از اون طریق بشناسمش رو زیر سوال ببرن و از تقدسی که من دوست دارم چیزی کم بکنن!فقط ترسیدم درواقع!
یه جایی شنیده بودم کسی می گفت، یعنی داشت کار منو نقد می کرد و می گفت حتما باید اول کلی کتاب بخونی و کلی باخدا اشنا بشی بعدش عاشقش بشی و دوسش داشته باشی. 
درحالیکه من خلافش رو پیش گرفتم. نمی گم حرفش غلطه ولی چرا من دارم غلط میرم به دید اون؟! 
این پست هم چکیده اون حرفها و مقدمه اشنایی با مکاتب بود و به این خاطر که این سوال ها یه جا بشینن و شکیات منو عمیق تر نکنن در راه شناخت!


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی